دکتر محمدسعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهر سازی و مدیرعامل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار روزنامه ایران ضمن اعلام آخرین وضعیت بازآفرینی بافت های شهری ( نوسازی بافت های فرسوده ) و توانمند سازی و ساماندهی سگو نتگاههای غیررسمی را مطالبی را به تفضیل بیان نموده اند که در ذیل مشروح آن در ذیل آمده است .
دکتر محمدسعید ایزدی، معاون وزیر راه و شهر سازی و مدیرعامل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار روزنامه ایران ضمن اعلام آخرین وضعیت بازآفرینی بافت های شهری ( نوسازی بافت های فرسوده ) و توانمند سازی و ساماندهی سگو نتگاههای غیررسمی را مطالبی را به تفضیل بیان نموده اند که در ذیل مشروح آن در ذیل آمده است
فکر میکنید با توجه به افزایش هزینه ساخت و نوسازی، آیا وام 30 میلیونی برای این موضوع کافی است؟
برای شهرهای متوسط و کوچک،تسهیلات و شرایط در نظر گرفته شده جوابگوی نیاز متقاضیان برای نوسازی است اما در شهرهای بزرگ شاید این تسهیلات کافی نباشد که برای آن نیز برنامههای جدیدی در نظر داریم؛ افزایش وام یا بستههای تشویقی بخشی از این برنامهها است.
تراکم تشویقی را یکی از عوامل تشویق مردم و بخش خصوصی در ورود به مسأله نوسازی عنوان کردید، شروط افزایش تراکم در نوسازی بافتها چیست؟
میزان تراکم را برنامه بهسازی و نوسازی محله تعیین میکند و بستگی به محله و گونه بافت آن منطقه دارد اگر بافت تاریخی باشد امکان بارگذاری زیاد وجود ندارد. چارچوب نوسازی این محدودهها را در مرحله اول، طرحهای تفصیلی مشخص میکنند. در مرحله دوم طرحهای موضعی، در قالب بهسازی و نوسازی تعیینکننده هستند. در نوسازی این بافتها باید در چارچوب طرحها حرکت کنیم. این طرحها به دلیل برخورداری از مقیاس مناسب نیست. طرح تفصیلی با جزئیات و دقت بیشتری بررسی میشود و متناسب با شرایط و ظرفیتهای محله میزان بارگذاری و تراکم تعریف میشود. در حال حاضر ارزش مبادله بر ارزش استفاده ترجیح داده شده و چون مسکن فقط صرف اجاره یا فروش نوسازی میشود تمام تلاش این است که بیشترین نفع از سرمایهگذاری برده شود و به همین دلیل بیشترین تراکم را به کار میبرند. برای حل این مشکل باید ارزش مبادله و ارزش استفاده را به هم نزدیک کنیم.
برای ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی چه برنامهای دارید؟
متأسفانه سکونتگاههای غیررسمی به دلیل تصرفهای غیرقانونی در حاشیه شهرها و نظارت نداشتن در سالهای گذشته گسترش یافتهاند. یکی از سیاستهای دولت جدید پیشگیری از گسترش این نواحی است که در قالب برنامههایی با معاونت شهرسازی در حال پیشبرد آن هستیم. در این راستا تلاش میکنیم با ابزارهایی که به عنوان نهاد حاکمیتی در اختیار داریم به شکل نظارتی با نظام مهندسی، دستورالعملی تدوین کنیم تا از گسترش سکونتگاههای غیررسمی جلوگیری شود. در 77 شهر، حدود 52هزار هکتار سکونتگاه غیررسمی و 76 هزار هکتار بافت فرسوده و نابسامان شناسایی شدهاند. جمعیتی بیشتر از 6 میلیون نفر در سکونتگاههای غیر رسمی زندگی میکنند. اگر این جمعیت را با جمعیتی که در بافتهای فرسوده زندگی میکنند جمع ببندیم حدود 16 میلیون نفر میشود که این نشان میدهد 16 میلیون نفر از جمعیت کشور در شرایط نامناسب و مکانهایی که در مخاطره هستند زندگی میکنند. بنابراین ضروری است دولت در قالب برنامههایی به این مخاطرات توجه کند. یکی از راههای جلوگیری از گسترش سکونتگاههای غیررسمی توانمندی ساکنان این نواحی است. بهترین راهحلی که در مطالعه مشترک با بانک جهانی به آن رسیدیم دخیل کردن اهالی این سکونتگاهها در ساماندهی این محلهها است. شعار توانمندسازی از اینجا آغاز شد تا دولت در این مناطق مراکز آموزشی و فنی ایجاد کند و به وسیله این کار بنیان اقتصاد خانوادهها شکوفا شود.
به نظر شما آیا ساخت مسکن مهر در گسترش سکونتگاههای غیررسمی اثر گذاشته است؟
بله، متأسفانه این اتفاق خواهد افتاد. گسستگی در پیوندهای بافتهای شهری، نابسامانیهایی را در آینده به دنبال خواهد داشت، هم نابسامانی در عرصه اجتماعی هم نابسامانی در عرصههای فیزیکی و کالبدی. در ساخت مسکن مهر، به جای این که از فرصتهای درون شهر استفاده کنیم در حاشیه شهرها مسکن ساخته شده و ضمن گسترش افقی ناموزون شهر موجب افزایش محدودههای خدمات مدیریت شهری، ازبین رفتن منابع و گسست فضایی - کالبدی شهر شده است.
شما به عنوان کارشناس ساختوساز و مدیر نوسازی بافتهای فرسوده با این برداشت اغلب شهروندان از نوسازی بافتهای فرسوده که تخریب یک ساختمان قدیمی و جایگزین کردن آن با یک ساختمان بلند چند واحدی است چه جوابی میدهید؟
یکی از سیاستهای مورد توجه دولت تدبیر و امید، بهسازی و نوسازی محلات و محدودههای نابسامان و ارتقای کیفی سطح زندگی در این مناطق است. در این میان دو نگاه وجود دارد، یک نگاه که این محدودهها را فرسوده قلمداد میکند و آن را عرصهای برای تعویض میپندارد و نگاه دیگر هم این عرصهها را فرصتی میداند برای توسعه شهر که باید ارتقای کیفی پیدا کند و متعلق به شهروندان است که باید مردم در نهایت آسایش و کیفیت از آن بهره ببرند. تفاوت این دو بینش باعث شده تعریفها از بافت فرسوده متفاوت باشد. در سیاست جدید تمام تلاش این است که دیگر واژهای به نام بافت فرسوده را به کار نبریم و در عوض «محلات و محدودههای باز آفرینی شهری » جایگزین واژه بافت فرسوده شود. این به آن معنا است که محدودههایی در شهرها وجود دارد که هدف برنامههای بهسازی و نوسازی شهری هستند و هیچ صفتی به این محلات اطلاق نمیکنیم؛ واژههایی مانند فرسوده، نابسامان و مسألهدار تأثیر منفی در ذهن ساکن این محلات میگذارند. محدوده هدف، به محدودهای گفته میشود که ساکنان آن از خدمات مناسبی برخوردار نیستند، این خدمات به لحاظ سرانهای پایینتر از متوسط سطح شهر است، در این نواحی ساختمانها ناپایدارند و زیرساختهای شهرها در محلههای هدف ناکافیاند و عمدتاً محل سکونت گروههای کم درآمد شهریاند. اینها چهار ویژگی اصلی است که برای محدودههای هدف میتوان تعریف کرد ولی این دلیل نمیشود که تمام محدودههایی را که با این ویژگیها شناخته میشوند با یک عنوان نامگذاری و سیاستهای واحدی را برای آنها به کار بگیریم. بنابراین در مرحله دوم تلاش میکنیم این محلهها را از هم تفکیک کنیم.اصرار داریم محدودههای هدف را به تفکیک بشناسیم نه مانند گذشته که تعریف یکسانی از این عرصهها داشتند و به آن بافت فرسوده میگفتند.