به گزارش روابط عمومی شرکت مادر تخصصی عمران وبهسازی شهری ایران به نقل از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی عباس آخوندی در برنامه تلویزیونی پایش در خصوص مبحث سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشینی در کشور بیان کرد: براساس دستور کار ستاد ملی بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری به چهار بخش بافتهای میانی (که زمانی جزء مراکز شهرها بوده و به تدریج فرسوده شدهاند)، بافتهای تاریخی (که با وجود ارزش تاریخی نتوانستند با جریان مدرنیته پیش رفته و به این دلیل فرسوده شدهاند)، بافتهای روستایی (که با بزرگ شدن شهرها این بافتها به شهر ملحق شده ولی همچنان دارای ساختار روستایی بوده و انطباقی با بافت شهری ندارند) و اسکان غیررسمی (که در حواشی صورت گرفته است) تقسیم میشوند.
وی در ادامه کالبد نامناسب و فرسوده، عدم برخورداری از پایداری لازم در برابر حوادث و عدم توانایی در ارائه خدمات به ساکنان را از ویژگیهای مشترک موجود بین این چهار بخش دانست و گفت: در میان این بافتها تفاوتهایی نیز وجود دارد به طور مثال بافتهای میانی شهرها از جهت سند، آب، برق و نیازهای اولیه وضعیت بهتری نسبت به سایر نقاط دارند چراکه زمانی در مرکز شهرها بودند ولی به دلیل عدم توانایی در انطباق خود با تحولات شهری به تدریج ساکنان اصلی آنها رفته و افرادی دیگر جایگزین آنان شدهاند. از نظر ما برنامه بازآفرینی شهری هر چهار بافت را با جمعیتی برابر با ۱۹ میلیون نفر (یک سوم جمعیت شهری کشور) شامل میشود.
دکترآخوندی با بیان این مطلب که این آمار نشاندهنده شرایط نامناسب شهرنشینی و گرفتاریهای بسیار جدی در ایران بوده و نیاز به چندین برنامه ۵ ساله برای ساماندهی به آنها دارد گفت: به عقیده من وقتی از شهر سخن میگوییم پیش از آنکه به کالبد آن توجه کنیم باید به سازمان اجتماعی این فضا توجه کنیم. چراکه ظاهر شهر یک ساختمان نیست بلکه موجودی زنده با آدمهای زنده و نگاه و سازمان اجتماعی است. اگر شما برای شهر یک سازمان اجتماعی قائل شوید میبینید که این سازمان در یک کالبد، تجلی داشته است. ما تصور میکنیم که در محله همه مفاهیم گفتگو و تقسیم کار اجتماعی، کنترل اجتماعی و مشارکت اجتماعی باید معنی شود. در گذشته محله هویت را تشکیل میداده و حس تعلقی را در افراد برای محلهشان ایجاد میکرد.
زندگی ۱۹ میلیون نفر در ۲۷۰۰ محله حاشیهنشین
عضو کابینه دولت تدبیر و امید با بیان این مطلب که افراد در گذشته به محلهها امتیازهای زیادی از جمله امنیت، آرامش، کسب و کار و سکونت میدادند گفت: وقتی ما نیز در بحث بازسازی از این نگاه برخوردار هستیم باید ببینیم چگونه میتوانیم مفهوم محله را مجددا در دستور کار نظام نوسازی و بازآفرینی شهری قرار دهیم. بنابراین ما در این زمان از برخوردهای انفرادی (توجه به تکبنا) دوری میکنیم و به ساماندهی یک محله میپردازیم زیرا میبینیم که ساخت دو میلیون واحد مسکونی در برنامه قبلی نیز مشکلی را در این بخش حل نکرد.
دکترآخوندی اضافه کرد: مسئله مهم برای ما در این بخش محله است، حال این محله میخواهد در بافت میانی، تاریخی و یا در حاشیه باشد. ما باید محلهها را شناسایی کرده و آنها را بازآفرینی کنیم. از نظر ما ۱۹ میلیون نفر در ۲۷۰۰ محله حاشیهنشین زندگی میکنند، ما باید برای بازآفرینی این تعداد محله با کمک شهرداری و سایر دستگاههای دولتی برنامهریزی کنیم.
وزیر راه و شهرسازی با تأکید براینکه درحال حاضر اتفاق خوبی در آمار و ارقام این مناطق افتاده و فهم جدیدی را از آخرین وضعیت شهرنشینی در کشور به ما داده است گفت: جمعیت ایران در دهه ۳۰ حدود ۱۸ میلیون نفر بوده و چیزی حدود ۳۰ درصد شهرنشین داشته (با کمتر از ۶ میلیون نفر) ولی در دهه ۹۰ طبق آخرین آمار با جمعیتی حدود ۵۵ تا ۵۶ میلیون نفر و به بیانی دیگر ۷۲ درصد جمعیت شهرنشین و ۲۸ درصد روستانشین روبهرو شدهایم. در حقیقت این آمار نشاندهنده یک انفجار جمعیت شهری است.
به ثبات تحول جمعیتی در ایران رسیدیم
عضو کابینه دولت تدبیر و امید در خصوص مفهوم این مسئله و تأثیر آن در برنامهریزی شهری نیز گفت: ما تقریبا به یک نوع ثبات تحول جمعیتی در ایران رسیدیم که دارای نقاط مثبت و منفی است. در حقیقت این سؤال مطرح است که از این زمان به بعد چه اتفاقی می افتد؟ آیا این روند به همین سرعت شتابان پیش میرود؟
وی افزود: بدون شک ما دیگر شاهد این سرعت نخواهیم بود نه بدین معنا که حاشیهنشینی متوقف میشود بلکه رشد با این سرعت و روند اتفاق نمیافتد چون جمعیت لازم برای بروز این امر وجود نخواهد داشت.
به گفته وزیر راه و شهرسازی روستاها در ایران در بدترین شرایط ظرفیت پذیرش ۲۰ درصد جمعیت ایران را دارند، بنابراین حداکثر جمعیتی که در طول زمان قادر به مهاجرت به شهر است به ۷ الی ۸ درصد میرسد.
وی گفت: به نظر من ما این تحول را نخواهیم داشت و به یک ثبات نسبی رسیدهایم. البته ممکن است در برنامه توسعه دولت در برخی نواحی مانند عسلویه اتفاقات موردی رخ دهد.
دکتر آخوندی اظهار کرد: ما هماکنون نسبتا با جمعیتی ساکنی که در درون خود جابه جایی دارد (از حاشیه به مرکز و یا بالعکس) روبهرو هستیم که قطعا سرعت قبلی را ندارد، بنابراین در زمان فعلی برای یک جمعیت با ثبات برنامهریزی میکنیم که امری بسیار مهم است.
به هیچ وجه نمیتوانیم نسبت به حاشیهنشینها بیتفاوت باشیم
وزیر راه و شهرسازی در ادامه درباره سیاست ستاد بازآفرینی شهری برای برخورد با محلات حاشیهنشین گفت: اخیرا در محله منبع آب اهواز از نزدیک از محلههای حاشیهنشین این استان بازدید کردم. در حقیقت با توجه به نظرات مردمی دراین زمینه تعارضهای جدی وجود دارد، برخی معتقدند به ساکنان این مناطق امکانات ندهیم که در واقع برای این امر باید مسئله سکونتگاههای غیررسمی را نادیده بگیریم. این درحالی است که به هیچ وجه نمیتوانیم نسبت به این تعداد جمعیت بیتفاوت باشیم. در اطراف اهواز ۴۰۰ هزار نفر در سکونتگاههای غیررسمی ساکن هستند، آیا میتوان آنها را کوچ داد؟ یا میتوان یک میلیون نفر حاشیهنشین مشهد را کوچ داد.
وی با بیان اینکه مسئله حاشیهنشینی در دنیا نیز مطرح بوده و بحث بسیاری از کشورهاست، ادامه داد: همه کشورها به این نتیجه رسیدهاند که باید وجود سکونتگاههای غیررسمی را به رسمیت شناخت چرا که این مناطق وجود خارجی دارند. قطعا با این فرض که حاشیهنشینی در کشور وجود دارد ما نیز از تکرار و تکثیر آن جلوگیری میکنیم.
به گفته وزیر راه و شهرسازی این سکونتگاهها باید وارد سیستم شهرداریها شوند و بر اساس موقعیت منطقه با شهر مجاور، برخی در محدوده شهرهای مجاور قرار گیرند و برای برخی میتوان شهرداری جداگانهای در نظر گرفت. اصل این است که باید وجود سکونتگاههای غیررسمی را به رسمیت بشناسیم و باور داشته باشیم که ساکنان این مناطق ایرانی و هموطن ما هستند و مانند همه ما کرامت دارند، ما باید با آنها رفتاری کریمانه داشته باشیم و مانند عنصر زائد با آنها رفتار نکنیم.
عضو کابینه دولت تدبیر و امید با اشاره به این نکته که در این راه گام اول به رسمیت شناختن سکونتگاههای غیررسمی و احترام قائل شدن برای ساکنان آنهاست گفت: ما در این بخش قصد داریم پس از تعریف محله، ساختمان دفتر تسهیلگری را درمحلات هدف دایر کنیم تا اهالی محله خود نمایندگان آن بوده و با ارگانهای دولتی درتعامل باشند.
اصلیترین بحث، محلهمحوری است
دکترآخوندی با اشاره به اینکه بیش از ۱۹ دستگاه مختلف در امر حاشیهنشینی درگیر هستند، گفت: ما باید در ابتدا این مناطق را رسمیت و هویت بخشیده و اجازه بدهیم تا دارای تشکل باشند، در این زمان است که میتوان با مردم درباره نیازهای خاص محلهشان از جمله آسفالت، مسجد، حسینیه و فضاهای عمومی چون کتابخانه، ورزشگاه و ... صحبت کرد. دراین راستا اصلیترین بحث، محلهمحوری است که محله را تعریف کردیم و سپس مانند پازل اجزای مختلف آن را شکل دادهایم. به عنوان نمونه بر اساس نیازسنجی و موقعیت محلهها دریک محله ورزشگاه ساختیم که جوانان با حضور در آن احساس همبستگی داشته باشند، در محلهای دیگر خانه بهداشت ساختیم و در جایی دیگر مدرسه و در محلهای حسینیه احداث کردیم. این اندیشه محلهمحوری اخیرا شکل گرفته و معتقدیم نمیتوان صرفا با ساختن ۱۰۰ هزار واحد مسکونی در یک مکان که میلیونها واحد از این دست ساخته شده حاشیهنشینی را رفع کرد و این مشکل سرجا باقی مانده است.
وزیر راه و شهرسازی افزود: با توجه به ساختاری که ما در ستاد بازآفرینی شهری تعریف کردهایم در برنامههای نوسازی و بهسازی محلات هدف در یک طرف شهرداری و در طرفهای دیگر دولت و مردم قرار گرفتهاند که باید بین آنها ارتباط خوبی باشد. در حقیقت ایجاد دفاتر تسهیلگری در هر محله با همین هدف تسهیل دربرقراری ارتباط میان ساکنان سکونتگاههای غیررسمی با دولت اتفاق افتاده است.
وی با بیان این مطلب که در این میان عنصری دیگر به نام توسعهگر نیز تعریف شده که خارج از مجموعه دولت به عنوان بخش خصوصی عمل میکنند گفت: این بخش به کمک افراد محله، مفهوم توسعه را در قالب ساخت واحد تجاری، تجمیع واحدهای مسکونی و بهبود سکونت، پاساژ و فضای اداری و ... درمحله ایجاد میکند.
وی با تأکید بر پیچیدگی ایده محلهمحوری نیز اعلام کرد: برای تحقق بازآفرینی شهری باید مردم، دولت و شهرداری با هم کار کنند چراکه دولت نمیتواند و یا هربخش دیگر نمیتواند جایگزین دیگری شده و به جای آن تصمیم بگیرد بلکه باید با همکاری خود مردم محله به محله مسئله را حل کرد.
نزدیکترین نهاد به مردم شهرداری است
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه اعتقاد داریم نزدیکترین نهاد به مردم شهرداری است، توضیح داد: درعین حال دولت در حوزههای بخشی، وظیفه دارد که به ساماندهی بهداشت، ورزش، فرهنگ و آب و فاضلاب و برق و ... بپردازد. در برخی مواقع با جمعیت بالایی روبرو میشویم که نیاز به ورود دولت است. به عنوان نمونه تامین سیستم آبرسانی برای ۴۰۰ هزار نفر جمعیت نظام فاضلاب و سیستم پیچیدهای دارد و باید یک نظام هماهنگ دولتی داشته باشیم. برای ایجاد این هماهنگی ستاد بازآفرینی شهری را تعریف کردیم که درشهرها تمام عناصر درقالب ستاد بازآفرینی شهر، در استان، ستاد بازآفرینی استان و در مرکز در قالب ستاد بازآفرینی شهری مرکز شکل میگیرند. در این راستا به عنوان نمونه وزارت مسکن و شهرسازی باید بودجه و زمین را وسط بگذارد و آموزش و پرورش و شهرداری و وزارت بهداشت و درمان نیز وارد شوند تا تمام بودجه و امکانات را همکاسه کنند. وقتی هر دستگاه مجزا یک محلهای را درنظر بگیرد و کاری انجام دهد راندمان کافی ندارد و امور ناقص میمانند. به تدریج این هماهنگی میان دستگاهها در حال شکلگیری است و در ۱۳۰ شهرتوانستهایم همگرایی را ایجاد کنیم. حسن این محلهمحوری و ستاد بازآفرینی در آن است که متوجه میشویم چقدر پول باید صرف شود.
دکتر آخوندی با بیان اینکه هماکنون ۲۷۰۰ محله هدف را شناسایی کرده و امسال در۲۳۴ محله با توجه به محدودیت منابع موجود بازآفرینی را آغاز کردهایم گفت: ما این اقدام را انجام دادیم تا همه منابع را برای بهبود سکونت دراین محلهها تجمیع کنیم، در این بخش حتی میتوان منابع دولتی را اهرمی قرار داد تا بخش خصوصی نیز با کمک اعتبار بانکها وارد شود و به ۱۰ ریال اعتبار دولتی ۱۰۰ ریال اعتبار اضافه شود تا دریک محله به توفیق برسیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: دراین راستا برنامههای پنجسالهای داریم و از سال ۹۵ تا ۹۹ در هر یک ازمحلههای تعیین شده اقدامات بهبود سکونت را انجام میدهیم. هرچه در این راه مسلطتر شویم محلهها را افزایش میدهیم. هم اکنون ۳۰ هزار هکتار بافت ناکارآمد داریم که باید درقالب برنامه ششم و هفتم توسعه آنها را بهسازی کنیم.
وزیر راه و شهرسازی همچنین درپاسخ به این پرسش که چرا قیمت زمین درشهرها بالاست تا مردم ناچار به حاشیهنشینی شوند، عنوان کرد: قیمت زمین بر اساس نظام عرضه و تقاضاست و باتوجه به جمعیت شهرها متفاوت است، براساس تقاضا قیمت تعیین میشود. این نظام طبیعی اقتصادی و امری اجتنابناپذیر است.
وی همچنین با اشاره به مسئله مهاجرت روستانشینان به شهرها گفت: از اول انقلاب نهادهایی چون جهاد سازندگی، جهاد کشاورزی و بنیاد مسکن تلاشهای زیادی در روستاها داشتهاند و بخش عمده بودجه نیز به راه روستایی و ارائه خدمات آب و برق و ... به روستاییان اختصاص مییابد ولی باید درنظر گرفت که معیشت روستایی ظرفیتی محدود دارد و مطلقگرایی دردی را درمان نمیکند. باید درقالب یک برنامه دقیق تعیین شود که اقتصاد روستایی ایران ظرفیت چند درصد جمعیت را دارد و نمیتوان تصنعی تصمیم گرفت که جمعیت به سطحی خاص برسد. در تمام محلهها اصلیترین محرکه سکونت،شغل است و باید درنظر گرفت که چه اندازه میتوان در روستاها اشتغال ایجاد کرد. اول انقلاب نیز در زمان تدوین برنامه اول توسعه اصلیترین پرسش این بود که محور توسعه باید صنعت باشد یا کشاورزی و گرایش این بود که باید کشاورزی محور توسعه قرار گیرد ولی آخر کار واقعیت خارجی خود را تحمیل کرد، وگرنه دولتهای آن زمان نیز به دنبال توسعه کشاورزی بودند ولی ظرفیت روستا دارای محدودیت است.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه وظیفه ستاد بازآفرینی شهری سامان شهری بوده و مسئولیت شغلآفرینی ندارد، افزود: باید وضعیت سکونتگاههای غیررسمی را ساماندهی کنیم تا محیط زندگی بهبود یابد. ستاد بازآفرینی شهری وارد اشتغالآفرینی نشده، البته اقداماتی درسطح راهاندازی کارگاه و برگزاری دورههای آموزش فنی و حرفهای و کمک به بانوان ساکن دراین محلهها تا صنایع دستی خود را عرضه کنند انجام دادهایم ولی نمیتوانیم ادعا کنیم با این اقدامات میتوان مشکل اشتغال را حل کرد.
وی همچنین تاکید کرد: باید دربرخورد با حاشیهنشینی واقعنگر باشیم. مسئولان دولت حاشیهنشینی را نیافریدهاند و افرادی که به طور غیررسمی به ساخت و ساز دراین مناطق پرداختهاند، مقصران اصلی هستند. دربرخورد با سکونتگاهها عدهای میگویند حتی نباید به آنها آب و برق داد. بحث این است که باید مسئله را درست تعریف کنیم و واقعیت سکونتگاههای غیررسمی را بپذیریم. یک دیدگاه محو کردن این سکونتگاههاست که میگوییم با توجه به جمعیت بالای آنها امکانپذیر نیست. از طرف دیگر نمیتوان گفت که چون محو کردن سکونتگاههای غیررسمی امکانپذیر نیست، پس باید در فرصت دو ساله امکانات شهرنشینی کاملا پیشرفته را برای یک اسکان صددرصد غیررسمی ایجاد کنیم. نمیتوان در مدت دو سال ۱۹ میلیون نفری را که طی ۴۰ و ۵۰ سال نوسازی صنعتی در ایران ساکن سکونتگاه غیررسمی شدهاند را ساماندهی کرد و رفع این مشکل واقعا دشوار است.
دکتر آخوندی در اینباره خاطرنشان کرد: در دولتهای قبل طرحهایی چون شهر جدید، آمادهسازی و مسکن مهر شکل گرفت که در ریشهیابی آنها به این نتیجه میرسیم که با اینکه تولید شهر جدید و تولید انبوه، طرحهای بدی نبودهاند ولی نتوانستهاند مشکل حاشیهنشینی را برطرف کنند چراکه مخاطبانی غیر از ساکنان سکونتگاههای غیررسمی را شامل میشدند. ما معتقدیم به جای طرحهای فانتزی و مداخلهگر دولت باید به قلب مسئله بزنیم که سکونتگاه غیررسمی هستند، ما باید با مردم مشورت کنیم. این کار سهل و ممتنع است، سهل است چون با مردم صحبت میکنیم و ممتنع است چون ایجاد زبان مشترک با کسانی که زمین خانهشان سند ندارد و به مدرسه و امکانات و زیرساختهای معیشتی دسترسی ندارند دشوار است.
وزیر راه و شهرسازی تأکید کرد: از رسانه میخواهیم که حاشیهنشینی را مساله نکند چون خود ما آن را مطرح میکنیم و حل آن زمانبر است، بدون شک اعتمادسازی درساکنان سکونتگاههای غیررسمی تا دو سال زمان لازم دارد. بحثهای تئوریک دردی را درمان نمیکند و جمعیت حاشیهنشین نسبتا پایدار شده است با این حال همچنان تغییر وجود دارد. مسلما مشکلات اقتصادی باعث شده که افراد وارد سکونتگاههای غیررسمی شوند و این معضل خاص ایران نیست و مسئله رشد شهرنشینی سریع مسئلهای جهانی است. همانطور که در جلسات اسکان بشر که چندی پیش برگزار شد نیز مطرح شد با ایجاد انقلاب صنعتی و تولید انبوه ساختار جمعیت عوض شده و روستاها امکان نگهداری جمعیت قبلی را ندارند. این یک بحث است و از سوی دیگر درحاشیهنشینی مسائلی دیگر چون ترافیک و آسیبهای اجتماعی نیز مطرح است. این یک تحول تاریخی است که زاید دولتها درآن دخیل نبودهاند.
وی همچنین گفت: با اینکه شهرهای جدید و مسکن مهر از نظر اجتماعی عملا مانند سکونتگاههای غیررسمی هستند و در آنها جمعیتی بالا بدون امکانات گردآمدهاند ولی چون توسط دولت شکل گرفتهاند نام سکونتگاه رسمی دارند.